• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات عرفان

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - مرز ميان عرفان با دانشهاي همگن
        علي  شيرواني
        «عرفان» واژه‌يي آشنا و پربسامد در فرهنگ شفاهي و مكتوب و داراي طيف معنايي گسترده‌يي است و همين امر موجب ابهام در كاربردهاي گوناگون آن و بويژه كاربردهاي تازه پيداي آن از قبيل «عرفانهاي كاذب»، «عرفانهاي نوظهور» و نيز بحثهايي مانند «نسبت دين وعرفان»، «نسبت عقل و عرفان» و «ن چکیده کامل
        «عرفان» واژه‌يي آشنا و پربسامد در فرهنگ شفاهي و مكتوب و داراي طيف معنايي گسترده‌يي است و همين امر موجب ابهام در كاربردهاي گوناگون آن و بويژه كاربردهاي تازه پيداي آن از قبيل «عرفانهاي كاذب»، «عرفانهاي نوظهور» و نيز بحثهايي مانند «نسبت دين وعرفان»، «نسبت عقل و عرفان» و «نسبت فلسفه و عرفان» شده است. اين مقاله درصدد است با تبيين معنا و مفهوم عرفان و تمايز نهادن ميان عرفان عملي و عرفان نظري و نيز بيان تمايز ميان آن دو با علم عرفان عملي و علم عرفان نظري، مرز ميان عرفان (علم عرفان نظري) با فلسفه و نيز تفاوت ميان عرفان (علم عرفان عملي) با علم اخلاق را تا حدودي مشخص كند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - مقايسة ديدگاه علامه طباطبايي‌ و ملاصدرا دربارة معاد جسماني
        محسن  ايزدي
        در سنت حكمي ـ‌كلامي اسلامي، معاد جسماني يكي از غامضترين مسائل بوده است، بطوريكه فيلسوفان و متكلمان قبل از ملاصدرا يا از تبيين آن اظهار عجز ميكردند يا تبييني غير‌معقول يا غير‌مشروع ارائه ميدادند. بعد از آنكه ملاصدرا دربارة معاد جسماني تبييني معقول و منطبق با شرع ارائه كر چکیده کامل
        در سنت حكمي ـ‌كلامي اسلامي، معاد جسماني يكي از غامضترين مسائل بوده است، بطوريكه فيلسوفان و متكلمان قبل از ملاصدرا يا از تبيين آن اظهار عجز ميكردند يا تبييني غير‌معقول يا غير‌مشروع ارائه ميدادند. بعد از آنكه ملاصدرا دربارة معاد جسماني تبييني معقول و منطبق با شرع ارائه كرد بيشتر فيلسوفانِ متأخر، نظرية وي را پذيرفتند. گرچه برخي از صاحبنظران، كه تفسير او را منطبق با شرع نيافتند، با ديدگاه او مخالفت كرد‌ه‌اند. در اين ميان، علامه طباطبايي ـ‌‌كه از پيروان حكمت متعاليه است‌‌ـ دربارة كيفيت معاد جسماني با صراحت اظهار نظر نكرده است. بر همين اساس، عده‌يي او را مخالف معاد جسماني صدرايي و عده‌يي او را موافق آن ميدانند. بررسي هندسه معرفتي علامه طباطبائي گوياي اين حقيقت است كه وي معتقد به معاد جسماني مورد نظر ملاصدرا بوده است چراكه، اولاً مباني فلسفي، تفسيري و عرفاني علامه طباطبايي و ملاصدرا با هم منطبقند، ثانياً علامه مخالفتي با معاد جسماني مورد نظر ملاصدرا و موافقتي با معاد جسماني مورد نظر ديگران ابراز نكرده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - جستارهاي هانري كربن درعرفان اسلامي با تأكيد برنقش سنت هرمسي
        حسين  کلباسی اشتری حسن  پاشايي
        براساس پژوهشهاي گروهي از مستشرقان واسلام شناسان، تأثير انديشه‌هاي هرمسي علاوه بر سنتهاي ديني و فلسفي در غرب، در فرهنگ ايراني و فلسفة اسلامي ـ و براي نمونه در آثار شيخ اشراق‌ـ نيز چشمگير بوده و مطالعة دقيقتر در اين زمينه ميتواند افقهاي جديدي را در عرصة اديان تطبيقي بگشاي چکیده کامل
        براساس پژوهشهاي گروهي از مستشرقان واسلام شناسان، تأثير انديشه‌هاي هرمسي علاوه بر سنتهاي ديني و فلسفي در غرب، در فرهنگ ايراني و فلسفة اسلامي ـ و براي نمونه در آثار شيخ اشراق‌ـ نيز چشمگير بوده و مطالعة دقيقتر در اين زمينه ميتواند افقهاي جديدي را در عرصة اديان تطبيقي بگشايد. پژوهشهاي هانري كربن در باب حكمت و معنويت ايراني با رهيافت پديدارشناسانه، به اين مقوله نگاه خاصي داشته و به يك معنا، مقام هرمس و سنت هرمسي در رمزگشايي آثار وي در اين زمينه نقش كليدي دارد. وي در پژوهشهاي خويش، انديشة هرمسي را بمثابة مطلع و كليد فهم معنويت و حكمت مورد توجه قرار داده است. براي تبيين بهتر اين موضوع، اين نوشتار بر آنست تا پيرامون آيين هرمسي، رابطه و تعامل آن با تصوف و تشيع با تأكيد بر آثار هانري كربن، گزارش و تحليلي را عرضه دارد. بدين‌منظور مروري خواهيم داشت برساختار و مباني سنت هرمسي، سپس تحليلي در باب نسبت ميان انديشه» هرمسي با تصوف و تشيع از نگاه كربن عرضه17 خواهد شد و سرانجام رهيافت باطني كربن كه بن‌ماية انديشه و رويكرد اصلي وي در سلوك علمي و معنويش ميباشد، مورد بررسي قرار خواهد گرفت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
        منصوره  رحماني احد فرامرز قراملکی
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کامل
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
        منصوره  رحماني احد فرامرز قراملکی قاسم كاكايي
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کامل
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
        منصوره  رحماني احد فرامرز قراملکی قاسم كاكايي
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کامل
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
        منصوره  رحماني احد فرامرز قراملکی قاسم كاكايي
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کامل
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
        منصوره  رحماني احد فرامرز قراملکی قاسم كاكايي
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کامل
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
        منصوره  رحماني
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کامل
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
        منصوره  رحماني احد فرامرز قراملکی قاسم كاكايي
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کامل
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - بررسي ديدگاه قيصري در مورد حقيقت زمان عرفاني
        حسن  مرادی محمود صیدی
        قيصري يكي از بزرگترين شارحان مكتب ابن‌عربي است كه با استفاده از مباني عرفاني، نظرية خاصي در مورد زمان ابداع كرده است. ديدگاه او در اينباره چند بخش دارد: نقادي نظريات فلسفي، بويژه ديدگاه ارسطو و ابن‌سينا، تأويل عرفاني برخي از نظريات فلسفي، تبيين حقيقت زمان طبق مباني عرفا چکیده کامل
        قيصري يكي از بزرگترين شارحان مكتب ابن‌عربي است كه با استفاده از مباني عرفاني، نظرية خاصي در مورد زمان ابداع كرده است. ديدگاه او در اينباره چند بخش دارد: نقادي نظريات فلسفي، بويژه ديدگاه ارسطو و ابن‌سينا، تأويل عرفاني برخي از نظريات فلسفي، تبيين حقيقت زمان طبق مباني عرفاني و تقسيمات آن. اما انتقادات قيصري بر ديدگاه ابن‌سينا و تأويل عرفاني وي از برخي نظريات فلسفي، با اشكالاتي مواجه است. مهمترين اشكال نظرية او، مستندات حديثي در مورد ظهور زمان، با استناد به اسم «الدهر» خداوند است، زيرا احاديث مورد استدلال قيصري، وثاقت لازم را نداشته و مدعاي او را نيز اثبات نميكنند. بدين‌لحاظ، ميتوان گفت زمان با نظر به اسم «المُقَدِّر» خداوند ظهور مينمايد و ظهور آن در مراتب مختلف، بوجود آورندة روز و شب الهي است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - بررسي منطق أسفار أربعة ملاصدرا و استفاده از آن براي ارائة الگويي فراگير و نوين در تبيين مراحل انديشة عقلاني
        ابراهیم خانی مجید صادقی حسن آبادی مهدی امام جمعه
        أسفار أربعة عرفاني، الگويي مشهور براي تبيين مراحل سلوك توحيدي است. با تأمل در منطق أسفار أربعة عرفاني و بررسي چرايي تقسيم سلوك به اين مراحل چهارگانه ميتوان دريافت كه اين الگو از توانايي و ظرفيت بسيار مطلوبي براي تبيين مراحل انديشه در يك سلوك نظري برخوردار است. در اين مق چکیده کامل
        أسفار أربعة عرفاني، الگويي مشهور براي تبيين مراحل سلوك توحيدي است. با تأمل در منطق أسفار أربعة عرفاني و بررسي چرايي تقسيم سلوك به اين مراحل چهارگانه ميتوان دريافت كه اين الگو از توانايي و ظرفيت بسيار مطلوبي براي تبيين مراحل انديشه در يك سلوك نظري برخوردار است. در اين مقاله براي تبيين تفصيلي اين مدعا يعني ارائه» الگوي أسفار أربعة انديشه، ابتدا با اشاره به پيشينة أسفار أربعة عرفاني به بررسي منطق موجود در آن پرداخته ميشود و پس از روشن شدن چيستي أسفار أربعة عرفاني اثبات ميشود كه مراحل انديشه‌ورزي مطلوب در حل هر مسئلة علمي ميتواند شامل مراحلي كاملاً مشابه با أسفار أربعة عرفاني باشد. پس از تبيين تفصيلي اين مشابهت، أسفار أربعة انديشه در حكمت صدرايي و همچنين أسفار أربعة انديشه در مسئلة انسان‌شناسي بطور اجمالي مورد بررسي قرار ميگيرد و پس از آن به تبيين برخي از احكام عمومي الگوي أسفار أربعه در حيطة انديشه‌ورزي و مزيتهاي آموزشي استفاده از اين الگوي خاص پرداخته ميشود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - «حكمت متعاليه» در انديشة صدرالمتألهين
        محمدصادق   ‌علي‌پور
        شايد در طول تاريخ كمتر مكتب فلسفي‌يي مانند حكمت متعاليه، كانون قضاوتهاي مختلف و گاه متقابل بوده باشد. گستره و نفوذ حكمت متعاليه، در كنار قوت و شمولش، باعث شده انديشمنداني با گرايشهاي فلسفي، عرفاني، كلامي و حتي قرآني، به آن رو كنند و از پنجرة ديد خود، آن را توصيف كرده، چکیده کامل
        شايد در طول تاريخ كمتر مكتب فلسفي‌يي مانند حكمت متعاليه، كانون قضاوتهاي مختلف و گاه متقابل بوده باشد. گستره و نفوذ حكمت متعاليه، در كنار قوت و شمولش، باعث شده انديشمنداني با گرايشهاي فلسفي، عرفاني، كلامي و حتي قرآني، به آن رو كنند و از پنجرة ديد خود، آن را توصيف كرده، خواسته يا ناخواسته، بنفع خود مصادره و تفسير كنند. همين اختلافها موجب شده حقيقت و ماهيت آن دچار ابهام شود. معنا و حقيقت خود «حكمت» نزد صدرالمتألهين كه متصف به صفت «متعالي» شده است، يكي از اين موارد ابهام است. تلاش در راستاي رفع اين ابهام، ما را بر آن داشت كه با مراجعه به سخنان و كلمات خودِ صدرالمتألهين، حكمتش را توصيف كنيم. در اين راستا، پس از تعيين ماهيت حكمت و فلسفه، و بررسي تطبيقي تعريف حكمت مشهور با حكمت متعاليه و يافتن نقاط افتراق و اشتراك، مشخص شد اين حكمت نوع خاصي از حكمت است كه با منشئي نبوي و ديني، موهبتي است الهي كه تنها نصيب بندگان خاص او ميشود؛ حكمتي كه عرفان و برهان را در ساية قرآن به ساحل امن هماهنگي و تعاضد ميرساند. نيل به اين مقصود، با اين دو ميسر شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - بررسي اعتبار شهود عرفاني در معرفت‌شناسي حكمت متعاليه
        حسين  عمادزاده ‌مهدي  ذاكري
        يكي از مهمترين مباحث در معرفت‌شناسي، بحث از منابع معرفت است. بسياري از معرفت‌شناسان معاصر در غرب، شهود عرفاني را بعنوان منبع معرفت نميپذيرند اما ملاصدرا از جمله بزرگترين فيلسوفان الهي است كه شهود عرفاني را نيز يكي از منابع معرفتي مهم ميداند و معتقد است علاوه بر دلايل عق چکیده کامل
        يكي از مهمترين مباحث در معرفت‌شناسي، بحث از منابع معرفت است. بسياري از معرفت‌شناسان معاصر در غرب، شهود عرفاني را بعنوان منبع معرفت نميپذيرند اما ملاصدرا از جمله بزرگترين فيلسوفان الهي است كه شهود عرفاني را نيز يكي از منابع معرفتي مهم ميداند و معتقد است علاوه بر دلايل عقلي، متون ديني نيز بر اعتبار اين نظريه دلالت دارند. او برخي مسائل فلسفي را از دسترس عقل خارج دانسته و معتقد است اينگونه مسائل تنها بوسيلة شهود عرفاني قابل دستيابي‌هستند. بر اساس حكمت متعاليه، زماني شهود عرفاني محقق ميشود كه بين عالم و معلوم، اتحاد يا اتصال و پيوستگي وجودي باشد، عالم و معلوم هر دو مجرد باشند و عالم قائم به ذات باشد. در اين مقاله نخست به تبيين شهود عرفاني بر اساس علم حضوري ميپردازيم، ويژگيهاي آن را برميشمريم و تفاوت آن را با درون‌نگري نشان ميدهيم، آنگاه با بررسي چيستي شهود عرفاني و انواع آن، اعتبار و ارزش معرفتي آن را ارزيابي و ملاكهايي را كه ملاصدرا و شارحان وي براي تشخيص شهودهاي معتبر برشمرده‌اند، فهرست ميكنيم و در نهايت، به بررسي حد و حدود اعتبار آن ميپردازيم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - واكاوي تبلور نظرية اسفار اربعه در معماري ميدان نقش‌جهان اصفهان
        احمدعلي  نامداريان سمیه خانی پریسا هاشم پور
        تاكنون تحقيقات زيادي پيرامون ميدان نقش‌جهان انجام شده است اما پرداختن به چرايي و چگونگي شكلگيري آن، جاي كار فراواني دارد؛ اينكه چرا ابعاد ميدان نقش جهان، به اندازه‌هاي كنوني است؟ چرا چيدمان عناصر ميدان به اين صورت است؟ فلسفة استفاده از رنگها و طرحهاي متفاوت در گوشه‌هاي چکیده کامل
        تاكنون تحقيقات زيادي پيرامون ميدان نقش‌جهان انجام شده است اما پرداختن به چرايي و چگونگي شكلگيري آن، جاي كار فراواني دارد؛ اينكه چرا ابعاد ميدان نقش جهان، به اندازه‌هاي كنوني است؟ چرا چيدمان عناصر ميدان به اين صورت است؟ فلسفة استفاده از رنگها و طرحهاي متفاوت در گوشه‌هاي مختلف ميدان چيست؟ و سؤالات بسياري كه نياز به بحث و تحقيق دارد. اين مقاله به روش توصيفي ـ‌‌‌تحليلي و تاريخي‌ـ تفسيري تلاش ميكند به انديشه‌ها و انگيزه‌هاي طراحي معماري و ساخت ميدان نقش‌جهان بپردازد و در اين راه، با مطالعة كتابخانه‌يي و اسنادي، به گردآوري اطلاعات و تحليل آنها پرداخته است. يافته‌ها نشان ميدهد، ميدان نقش‌جهان، علاوه بر دولتخانة صفوي، در قالب يك بيانية اعتقادي ـ ‌سياسي است كه انديشه‌هاي عرفاني‌‌ـ شيعي را كه قرنها در ضمير ناخودآگاه ايرانيان نهفته بوده، نشان ميدهد. اين ميدان، تمثيلي است از شب معراج پيامبراكرم(ص) و با تداعي منزلگاههاي مختلفِ اسفار اربعه، سير و سلوك عرفاني را براي سالكان متجسم ميكند. از زمان ابن‌عربي به بعد و بالاخص در انديشه‌هاي ملاصدرا، چهار منزلگاه براي اين سفر عرفاني بيان شده كه «اسفار اربعه» ناميده ميشود. يافته‌هاي تحقيق نشان از تناظر اين چهار سفر با چهار عنصر اصلي ميدان دارد. اين سير و سلوك، تمثيل و تجسمي است از سفر پيامبر در شب معراج كه از مكه به بيت‌المقدس مشرف شدند و سپس به آسمانها رفت. محيط 1300 متري ميدان نقش جهان تمثيلي است از مسافت 1300 كيلومتري مكه تا بيت‌المقدس. نقش و نگارهاي بازار قيصريه نماد زندگي روزانه و حيات دنيوي است. مسجد شيخ لطف‌الله حياط و شبستان ندارد و سالك با حضور در زير گنبد، تنها مظاهر حق تعالي را ميبيند. مسجد جامع عباسي نماد منزلگاه «جمع» در سلوك عرفاني است. سفر دوم‌ با سير در مقام خفيّ و اَخفي طي ميشود و سالك از اين مقام فاني ميگردد. مرحلة سوم از سلوك كه نوعي شريعت در بطن خود دارد نيز تأييد انديشة ولايت است. در انتهاي سفر، دوباره به سردر قيصريه باز ميگردد. اما اين يك دور و تسلسل باطل نيست بلكه سالك با تجربة مراحل گذشته، به خويشتن خويش بازگشته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        16 - مرگ ارادی از دیدگاه سید حیدرآملی و تحلیل عرفانی و روانشناختی آن
        فاطمه کوکرم عبدالله صلواتی عین الله خادمی
        ‌اين پژوهش به بررسي مرگ ارادي و اقسام آن از ديدگاه سيدحيدر آملي پرداخته است و سعي شده با تحليل عرفاني و روانشناختي، گونه‌هاي مرگ ارادي را تبيين نمايد. بعقيدة نگارندگان، هريك از اقسام مرگ ارادي نوعي سلوك عملي محسوب ميشوند. قدر مشتركي ميان همة مرگها وجود دارد كه عبارتست ا چکیده کامل
        ‌اين پژوهش به بررسي مرگ ارادي و اقسام آن از ديدگاه سيدحيدر آملي پرداخته است و سعي شده با تحليل عرفاني و روانشناختي، گونه‌هاي مرگ ارادي را تبيين نمايد. بعقيدة نگارندگان، هريك از اقسام مرگ ارادي نوعي سلوك عملي محسوب ميشوند. قدر مشتركي ميان همة مرگها وجود دارد كه عبارتست از فاصله‌گرفتن از تعلقات اينجهاني. پرسش‌ اصلي آنست كه چگونه ميتوان تحليلي عرفاني و روانشناختي از انواع مرگ بروايت سيدحيدر آملي ارائه داد؟ بر اين اساس، دستاوردهاي اين پژوهش عبارتند از: 1) قدر مشتركي ميان انواع مرگها وجود دارد و آن جدا شدن از تعلقات اينجهاني و فاصله گرفتن از آنهاست؛ حال، نوع اين فاصله‌گرفتنها ميتواند متفاوت باشد؛ گرسنگي، پوشيدن لباسهاي خاص و ... همة اينها ميتوانند ما را از تعلقات اينجهاني دور كنند. 2) دستاورد ديگر اين پژوهش، تحليل عرفاني و روانشناختي مرگ ارادي است؛ مثلاً مرگ سبز بمعناي پوشيدن لباس كم‌ارزش است و بنابرين با نپوشيدن لباسهاي غرورآميز و اشرافي، سالك به مرگ ارادي ميتواند بميرد. رنگ سبز نماد تعادل و پايداري است و سالك با مرگ ارادي و از بين بردن نفسانيات، در خود به تعادل و جاودانگي دست پيدا ميكند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        17 - سفر معنوی بر اساس سیر دیالکتیکی در فلسفۀ افلاطون و تطبیق آن با سفرهای عرفانی
        عطیه زندیه لیلا  افتخاری
        در فلسفۀ افلاطون و سنت عرفان اسلامی، عالَم و آدم دارای دو بعد جسمانی و روحانی معرفی شده‌اند. بعد روحاني انسان میتواند در عوالم هستي سفر معنوی صعودی و نزولی داشته باشد. در عرفان اسلامی، طی مراتب هستی، یعنی حضرات خمس، در سفرهای چهارگانه توضیح داده شده است که شامل سفر از خ چکیده کامل
        در فلسفۀ افلاطون و سنت عرفان اسلامی، عالَم و آدم دارای دو بعد جسمانی و روحانی معرفی شده‌اند. بعد روحاني انسان میتواند در عوالم هستي سفر معنوی صعودی و نزولی داشته باشد. در عرفان اسلامی، طی مراتب هستی، یعنی حضرات خمس، در سفرهای چهارگانه توضیح داده شده است که شامل سفر از خلق به حق، سیر در حق، سفر از حق به خلق و در نهایت سیر با حق در خلق میباشد. سفر معنوی در فلسفة افلاطون نیز با استفاده از سیر دیالکتیکی، تمثیل خط و تمثیل غار قابل تبیین است. افلاطون بطور کلی به این سفر معنوی پرداخته و قصد تقسیمبندی مراتب آن را نداشته است، اما میتوان آراء او را بطریقی صورتبندی کرد که بر این چهار سفر مطابقت پیدا کند. در این صورت، سفر معنوی در فلسفة افلاطون این چهار مرحله را شامل خواهد شد: سفر از سایه‌ها به عالم مُثُل، سیر در مُثُل، سفر از عالم مُثُل به عالم محسوس، و در نهایت، سیر با مُثُل در سایه‌ها. بدین‌ترتیب، سفر اول، دوم و چهارم با اختلافاتی که این‌دو تفکر در نگاه به برترین مراتب هستی و انسان کامل دارند، بصورت واضحتری قابل ‌تطبیق است. سفر سوم گرچه قابل‌تطبیق است، ولی تطبیق در آن بصراحت سه سفر دیگر نیست. نگاه دینی عارفان، تأکید آنان بر ریاضت و تزکیة ‌نفس و فاصلة زمانی طولانی که میان طرح این‌دو نوع اندیشه وجود دارد، از مواردی است که تفاوتهايی عمیق بین آنها ایجاد کرده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        18 - چیستی، خاستگاه و هدف تربیت سرشت‌گرا
        احمدرضا آذربایجانی محمدرضا سرمدی فایزه ناطقی علیرضا فقیهی
        ملاصدرا در حکمت متعالیه، «حقیقت» در آرمان‌گرایی را با «حقایق» در واقع‌گرایی، در کنار هم میداند؛ به این معنی که حقایق، همان حقیقتند که در پردۀ مراتب، خود را نمایان ساخته است. سفرهای چهارگانه نزد عرفا، راهی برای تعالی عرفانی است که سالک طی مراتب میکند. این سفر از فطرت آغا چکیده کامل
        ملاصدرا در حکمت متعالیه، «حقیقت» در آرمان‌گرایی را با «حقایق» در واقع‌گرایی، در کنار هم میداند؛ به این معنی که حقایق، همان حقیقتند که در پردۀ مراتب، خود را نمایان ساخته است. سفرهای چهارگانه نزد عرفا، راهی برای تعالی عرفانی است که سالک طی مراتب میکند. این سفر از فطرت آغاز میشود؛ فطرت نیز مراتبی دارد که نازلترین مرتبۀ آن، طبیعت است. پس این سفر، یا بعبارتی این یادگیری، از طبیعت آغاز میشود و با طی سلسله مراتب، کامل میگردد. مراتب یادگیری، مرتبۀ نظر و عمل را توأمان دربرمیگیرد. روش‌شناسی ملاصدرا در فلسفه‌اش، مبتنی بر سخن وحی، برهان عقل و مشاهدۀ قلب است، به این معنی که هر سه منظر، باید راستی، واقعیت و حقیقت یک یافته را ادراک و تأیید کنند. پژوهش پیش‌رو با تکیه بر حکمت متعالیه در ابعاد فلسفی و با روش برهانی، به تعریف، خاستگاه و اهداف پرورش سرشت‌گرایانه پرداخته و در موضوع، هدف و شیوه، از روش فراترکیب بهره میبرد تا مراتب یادگیری سرشت‌گرایی را که مبتنی بر فطرت انسان است، عرضه و معرفی نماید. هدف این پژوهش، معرفی الگوی مفهومی تربیتی و یادگیری است و ابتناء فلسفی آن، لزوماً محدود به یکی از مکاتب و آراء فلسفی نیست. پرونده مقاله